راهپیمایی میلیونی اربعین که بزرگترین اجتماع مسلمانان است (شش برابر جمعیت مناسک حج) و هر سال هم بر تعداد آن افزوده می شود، طبق روال سالهای گذشته از سوی رسانههای بیگانه سانسور و بایکوت شده و این در حالی است که یک تجمع چند ده نفری و یا تحصنی صنفی در کشور، توسط این رسانهها بزرگنمایی میشود و یا برای دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی، کوچکترین اخبار بیاهمیت را به طرز گستردهای پوشش میدهند.
به اذعان مقامات عراق، در ایام اربعین امسال زائران بیش از ۶۰ کشور به عراق وارد این کشور شدهاند و جمعیت راهپیمایی اربعین از مرز ۲۰ میلیون نفر گذشته است. این تعداد حدود ۶۰% کل جمعیت عراق است، با این حال رسانههای بیگانه به ویژه رسانههای فارسیزبان وابسته به دولتهای غربی، مغرضانه از کنار این همایش بزرگ انسانی میگذرند.
گفته می شود که در طول پیادهروی اربعین، بیش از ۵۰ میلیون وعده غذایی در هر روز توزیع میشود. به عبارت دیگر، ۷۰۰ میلیون وعده غذایی برای زائران در طی این مدت توسط مردم عادی و معمولی، کشاورزان و اهالی مسیرهای راهپیمایی تهیه و توزیع میگردد. راهپیمایی عظیم اربعین باید در کتاب رکوردها ثبت شود، اما در رسانههای وابسته به غرب حتی بدون توجه به ارزشهای خبری از جمله درگیری، تاثیر، مجاورت، شهرت، منحصر بهفرد بودن و … این واقعه بزرگ سانسور میشود.
به راستی که پیادهروی اربعین، ی ترین حرکت دنیا است، چرا که اگر ی نبود بایکوت نمیشود. اگر در یک جای دنیا جمعیتی پنج میلیونی به هر دلیلی فقط پنج کیلومتر راه بیفتد، تمام رسانهها ۲۴ ساعته آن را پوشش میدهند، اما چرا این جریان ۲۰ میلیونی را هیچ کجای دنیا نشان نمیدهند و تمام رسانه ها آن را بایکوت میکنند؟
البته بعضی اوقات آش اینقدر توسط رسانههای بیگانه و ضدانقلاب شور میشود که یک نویسنده رسانه آمریکایی نشریه «هافینگتون پست» چندی قبل در گزارشی نسبت به این سانسورها اعتراض کرد و نوشت: چگونه یک تظاهرات کوچک در لندن یا یک تظاهرات صدها نفری در هنگ کنگ پوشش داده میشود، اما یک گردهمایی۲۰ میلیونی با وجود وحشت و سرو صدای عراق، حتی موفق نمیشود به زیرنویس اخبار راه پیدا کند. علیرغم این که این رخداد دارای تمام عناصر حیاتی و ویژگیهای چشم نواز، ارقام بزرگ و گیجکننده، اهمیت ی، پیام انقلابی، پیشینه تاریخی و اصل وجود است، یک تحریم غیر پرسمی رسانهای به این رویداد بسیار بزرگ تحمیل شده است.»
این سوال مهم هم مطرح میشود که مسئولان گینس که رکورد ماراتن هل دادن کالسکه، گشاد ترین دهان دنیا، پوشیدن سیصد تی شرت، بلندترین گوش سگ دنیا، شکستن کاسه با یک انگشت، بلندترین ریش و سبیل و ناخن و . را ثبت میکند، چرا حاضر نیستند بزرگترین راهپیمایی و تجمع را به نام شیعیان در کربلا ثبت کند؟
همه دارند به سوی حرمت میآیند و طبق معمول من از قافلهات جا ماندم.
نمیدانم که خواستم بروم نشد یا اصلا خواستنی در کار نیست، هرچه هست اراده ارباب است و دعوتش.
دارم به جا ماندن خودم میخندم که گریه ام نگیرد وسط این همه تصاویری که نشان میدهد تلویزیون که پنج کیلومتر مانده است به کربلا. دارم میخندم که گریه ام نگیرد که اگر بگیرد همینجا وسط همین تنهایی حوض دلم خودم را غرق از اندوهی و حسرتی میکنم که شاید به سر من بخورد سنگ حوضچه لحظههای تنهاییم که بلکه آدم بشوم یک شب آخر.
به حرفهای من فکر نکن که خودم هم نمیفهمم چه میگویم و فقط میگویم که بخندم که گریهام نگیرد این شب اربعینی که همه رفتهاند و شاید من هم .
پاهایم درد گرفت از بس سرپا ایستادم مقابل پاهایی که ایستادند در مقابلم و در آغوشم گرفتند و گفتند حلال کنید . ما هم .
خب حق بدهید دیگر که به تته پته بیفتم وقتی میخواهم از کربلایی صحبت کنم که از کودکی دارم با پای در کوچههای دلم دنبال علم و دستهاش میفتم و حالا که سالها گذشته و هنوز هم دارم به خودم وعده میدهم که میآیم . حق بدهید که بخندم که گریهام نگیرد که اگر بگیرد .
دستهایم درد گرفت از بس که دست تکان دادم پشت سر آنهایی که رفتنشان را فقط تماشا کردم و بدرقهشان کردم و باز موقع رفتن آنها هم به خودم خندیدم که مبادا گریهام بگیرد که اگر بگیرد.
میبینی اشکهای تو هم دارند تکان میخورند و از گوشه چشمت دنبال روزنهای میگردند که آرام بشنینند روی گونههایت و بخندند به ما .
خواستم بگویم که حق بدهید که همه وسعت بغضم را باز نکنم همین وسط؛ که دیدم قبلا دخترکی سه ساله! این کار را کرده است و همه وسعت بغضش را مقابل سر بابایش باز کرده است و دق کرده است و بعد .
راستی او هم پاهایش خیلی درد میکرد وقتی که با سلسله همراهش کردند .
او هم پیاده رفت
پیاده رفت.
پدربزرگ رفت و عطر شمعدونی ها کم رنگ شد. دیگه صدای نفس نفس زدن و خسخس های یک عزیز نمیاد. پدربزرگ برای خودش خونهای خرید و برای همیشه زندگیش رو از ما جدا کرد، اما نمیدونم چرا در آن هوای سرد، کت و کلاه سبزش رو فراموش کرد؟
از چهره پدربزرگ همیشه خندان و مهربون و مومن، همش یک قاب عکس جا مونده و یه صفحه شناسنامه که صفحاتش با مهر «باطل شد» ورق میخوره.
ادامه مطلب
باشد حسین (ع) کرب و بلا مال خوبها
ﺑﺪﻫﺎ ﺑﻮ ﻪ ﻋﻘﺪﻩ ﺩﻝ ﺑﺎ که ﻭﺍ کنند؟
جا ماندهایم و شرح دل ما خجالت است
زائر شدن، پیاده، یقینا سعادت است
ویزا، بلیط، کرب و بلا مال خوبهاست
سهم چو من پیامک «هستم به یادت» و «التماس دعا»ست
یک اربعین غزل، به امید عنایتی
این بغضِ من اگرچه خودش هم عنایت است
چیزی برای عرضه ندارم، مرا ببخش
یعنی غزل، نشانه عرض ارادت است
ما هیچ، ما گناه، فقط جان مادرت
امضا بکن، که شاعرت اهل شهادت است
باشد حسین (ع) کرب و بلا مال خوبها
یک مهر تربت از تو برایم کفایت است
سلام بر طبیبی که بیماران غریب عشق را که کنار شفاخانه ضریحش دخیل معرفت بسته اند را مینوازد و درِ شفاخانه پنجره فولادش به روی همه بیماران هدایت و سلامت باز است.
سلام بر او که سریر شاهی اش را کنار میگذارد و با غلامان خود پای سفره دلشان، با هم نان غصه میخورند. السلام علیک یا معینَ الضُعفا و الفقراء.
نمی دانم چه سری است که هر بار که میشنوم اشک در چشمانم جمع می شود: السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا.
تارو پود وجودم یخ زد؛ از همان لحظه ای که برای بار آخر از باب الرضا دست به سینه از محضرتان خداحافظی کردم .
مولا اینجا هوا بس ناجوانمردانه سرد است وآتش غفلت روز به روز شعله ور تر می شود و کار و کاسبی وجدان روز به روز کسادتر!
ادامه مطلبیکی از بدترین کارهایی که صبحها انجام میدهیم این است که خبرها را دنبال میکنیم.
سایتها خبری و کانالهای تلگرامی و دیگر شبکههای مجازی ما را به دنبال کردن اخبار معتاد کردهاند تا با کلیکهایمان به تبلیغات بیشتر دست یابند و ثروتمند شوند وگرنه مطمئن باشید به هیچ وجه به دنبال افزایش اطلاعات مخاطب نیستند.
هیچ رسانهای در هیچ کجای دنیا برای افزایش آگاهی مردم فعالیت نمیکند و همه آنها یا به دنبال منافع حزبی و ی خودشان هستند و یا اهداف مالی دارند. سایتهای خبری و اینستاگرام و تمامی کانالهای تلگرامی هر روز ذهن شما را به بازی میگیرند تا به اهداف خودشان برسند که در راس آن بالا بردن اعضا (ممبر) و نهایت کسب درآمد است نه ارائه اطلاعات به مخاطب جهت افزایش سواد!!
بیشتر چیزهایی که با عنوان خبر منتشر میشود، اطلاعات سوخته و دستکاری و سانسور شدهای است که شما را مجبور میکند تا خبرهای بیشتری را بخوانید و در نتیجه بیشتر کلیک میکنید و صاحب سایت پولدارتر میشود.
خلاصه کلام اینکه بیدلیل به خواندن اخبار مشغول نشوید و فکرتان را درگیر نکنید.
ادامه مطلب
دارالإماره کوفه که مقر حاکمان اموی این شهر به شمار میرفته، علاوه بر آنکه محل شهادت مظلومانه مسلم و هانی است، شاهد وقایع تلخ و شیرین متعددی بوده که حقیقتا عبرتانگیز است:
در این کاخ بود که سر بریده امام حسین (ع) برای عبیدالله بن زیاد به ارمغان آورده شد.
در این کاخ بود که سر بریده عبیدالله بن زیاد برای مختار ثقفی به ارمغان آورده شد.
در این کاخ بود که سر بریده مختار ثقفی برای مصعب بن زبیر به ارمغان آورده شد.
و در این کاخ بود که سر بریده مصعب بن زبیر برای عبدالملک بن مروان به ارمغان آورده شد.
وقتى کسی را که دوستش داریم بیمار میشه را میگیم امتحان الهى است و وقتی آن کسی که دوستش نداریم بیمار میشه را میگیم عقوبت الهی است.
وقتى آن کسی که دوستش داریم دچار مصیبتى میشه را میگیم از بس که خوب بود و وقتی آن کسی که دوستش نداریم دچار مصیبتی بشه را میگیم از بس که ظالم بود.
مراقب باشیم قضا و قدر الهى را آنطور که پسندمان هست تقسیم نکنیم.
همه ما حامل عیوب زیادى هستیم و اگر لباسى از سوى خدا که نامش سِتْر (پوشش) است نبود، گردنهاى ما از شدت خجالت خم می شد.
پس عیبجویى نکنیم در حالى که عیوب زیادى چون خون دررگها در وجودمان جاری است.
ماه ذیالحجه سال نهم هجری بود که پیامبر صلیالله علیه و آلهوسلم از جانب خداوند ماموریت یافت آیات سوره برائت را بر مشرکین و زائران مکه قرائت کند. بدین منظور پیامبر(ص)، ابوبکر را به سوی مکه اعزام نمود. اما اندکی بعد از حرکت ابوبکر از مدینه به سمت مکه، جبرئیل نازل شد و گفت: خداوند بر تو سلام میفرستد و میفرماید جز تو یا کسی که به منزله تو باشد نمی تواند این ماموریت را به انجام رساند.
پیامبر (ص) بعد از دریافت وحی الهی، امیرالمومنین علی علیهالسلام را مامور کرد تا خود را به ابوبکر برساند و سوره برائت و پیمان نامه پیامبر(ص) را از او بگیرد و در میان حاجیان و مشرکین مکه قرائت کند. امیرالمومنین(ع) بر طبق فرمان پیامبر (ص)عمل کرد و در ایام حج به مدت سه روز در صبح و ظهر و شام با خواندن آیات سوره برائت، بیزاری خدا و رسولش را از مشرکین با صدای بلند و رسا فریاد میزد و به مشرکین گوشزد میکرد که از این به بعد هیچ مشرکی نمیتواند حج خانه خدا را به جا آورد و با این کار ؛مشرکان کینه توز را از صلابت و دلیری خویش به شگفت وامیداشت.
بیزاری جستن از مشرکان و فریاد برائت سر دادن، کار هر کسی نیست. فریاد برائت از مشرکین را علی علیهالسلام سر میدهد که بیواهمه در بستر پیامبر (ص) میخوابد و خود را در معرض شمشیرهای پر از کینه قرار میدهد؛ نه آن کسی که در پناه غار هم دلش میلرزد.
خداوند به هر کسی اجازه نمیدهد بر سر دشمنانش فریاد برائت برآورند. فریاد برائت را کسی همچون علی علیهالسلام سر میدهد که دلاوریهایش در میدان احد جبرئیل را شگفتزده میکند و صلابتش، خیبر را به تسلیم وامیدارد نه آنان که از کارزار احد و خیبر میگریزند.
فریاد بیزاری از دشمن را عباس (ع) سر میدهد که اماننامه شمر را پاره میکند و حتی وقتی به دل دشمن میزند و تحریم آب را میشکند حسرت یک جرعه نوشیدن آب را بر دل فرات میگذارد.
فریاد برائت از دشمنان خدا؛ فریادی است که در بستر زمان جاریست و امروز در شعار مرگ بر آمریکا تجلی یافته است. شعاری که خداوند به هر کسی لیاقت نمی دهد آن را بر سر دشمنش فریاد بزنند.
مرگ بر آمریکا را خمینی (ره)کبیر سر میداد که جز خدا از کسی نمیترسید و میفرمود آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند.
مرگ بر آمریکا شعار بهشتی بود که میگفت آمریکا از دست ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر.
ادامه مطلباکثر سایتها و کانال های تلگرامی و اینستاگرام و . برای جذب کلیک های کاربران دست به هر کاری میزنند. وقتی شما روی مطالب چرند آنها کلیک می کنید، در واقع ناخواسته کمک کردهاید تا آمار بازدید سایت یا کانالشان بیشتر شود و تبلیغات بیشتر و گرانتری جذب کنند و پول به جیب بزنند.
در ایران چیزی به نام خبر، بسیار کم تولید میشه و آنچه که در میان اخبار به شما میگن، بیشتر اطلاعات سوخته و به درد نخور گروههای ی است و اگر آن را ندانید، اتفاقی برایتان رخ نمیدهد. اگر سایتهای خبری و کانالهای تلگرامی شما را به دنبال کردن اخبار و حتی دانلود فیلم و آهنگ معتاد کردهاند، برای این است که با کلیک های کاربران کاسبی میکنند.
شما در خانه نشستهاید. لینک یک خبر مهیج را می بینید و روی آن کلیک می کنید، اما می بینید مطلب داخل صفحه بعد، آن چیزی نبود که انتظار داشتید و فقط یک مشت اراجیف و آشغال است.
شما همچنان روی کاناپه لم می دهید و به کلیک کردن ادامه می دهید، اما نمیدانید که همزمان ادمینهای همان کانالها و پیجها و سایتها با پولی که شما به آنها رساندهاید بلیت هواپیما خریدهاند تا به مسافرت خارج از کشور بروند و حال کنند و وقتی در آنجا هستند هم مزخرفات جدیدی داخل سایت و کانالشان منتشر میکنند تا شما باز هم کلیک کنید و پول به حسابشان واریز شود و بتوانند برای خودشان سوغاتهای خوب خوب بخرند و شما نیز همچنان در خانه نشستهاید و کلیک میکنید و فکر میکنید در حال اضافه کردن معلومات به معلومات قبلی خود هستید!!
یادش بخیر قدیمها که بیکلاس بودیم بیشتر دور هم بودیم و چقدر خوش میگذشت و هر چقدر باکلاستر میشیم از همدیگه دورتر میشیم !!!!
یادمه قدیمها که بیکلاس بودیم و موبایل و تلفن نبود و واسه رفت و آمد وسیله شخصی نبود، همیشه خانهها تمیز بود و آماده پذیرایی از مهمان و وقتی کلون در خانه در هر زمانی به صدا در میامد خوشحال میشدیم؛ چون مهمان میومد.
گازهای فردار و ماکروفر و . نبود و از فست فود خبری نبود، ولی همیشه بوی خوش غذا مثل آبگوشت و دمپختک و .زار میشد اخه چون بیکلاس بودیم
و هر چند تا مهمان هم که میامد همان غذای موجود را دور هم میخوردیم و خیلی خوش میگذشت.
ادامه مطلب
عجایب این عالم محدود به عجایب هفتگانه نیست. چیزهای عجیب و غریب زیادی توی این عالم هست که بعضی هاش ازعجایب هفتگانه هم عجیب تره. یکی از اینها، رفتارها و انتظارات برخی از ما آدم هاست!
همه مون دوست داریم :
* زندگی موفقی داشته باشیم
* در تحصیل و شغلمون پیشرفت فوق العاده ای رو تجربه کنیم
* زندگی آرام و شادی داشته باشیم
* محبوب و دوست داشتنی باشیم
* در اخلاقیات و معنویات رشد کنیم و به اون بالا بالاها برسیم و اگه شد یه طی الارضی هم بکنیم.
اما عجیب اینجاست که اغلب حاضر نیستیم بهای اون رو بپردازیم.
همه مون می دونیم که هر چیزی بهایی داره. چه بخواین یک کیلو میوه بخرین و چه بخواین یه ماشین داشته باشین در هر صورت باید قیمتش رو پرداخت کنین. باید باور کنیم که موفقیت هم بها و قیمتی داره.
* متأسفانه ما دوست داریم موفقیت تحصیلی فوق العاده ای رو تجربه کنیم و در بهترین رشته ها و بهترین دانشگاه ها قبول بشیم. اما حاضر نیستیم حداقل بهای اون رو که رفیق بازی نکردن و تلویزیون تماشا نکردنه بپردازیم!
* دلمون می خواد به موفقیت و پیشرفت شغلی بزرگی برسیم و ثروت و درآمدمون چنین و چنان بشه اما حاضر نیستیم بهای اون رو که جدیت و پشتکار و سختکوشی و البته صبر و حوصله و بردباریه بپردازیم.
* دوست داریم محبوب و دوست داشتنی باشیم اما حاضر به پرداخت بخشی از بهای اون که احسان و محبت، توقع نداشتن و جواب بدی رو با خوبی دادنه نیستیم.
* علاقه مندیم زندگی گرم و با نشاطی داشته باشیم اما حاضر به پرداخت بهای اون که تحمل، تغافل، گذشت و ادب و احترامه نیستیم.
* دوست داریم به رشد معنوی فوق العاده ای برسیم، از اولیای الهی بشیم و مستجاب الدعوه شویم اما حاضر نیستیم که تقوا رو زندگی کنیم، اونچه رو که خدا نمی پسنده نگیم و انجام ندیم و اونجا که خدا دوست نداره نریم و با کسی که خدا راضی نیست معاشرت نکنیم. استعانت ویاری خدا رو می خوایم اما بهاش رو که عبودیت و بندگیه نمیدیم.
این روزها به این فکر کنیم که چی می خوایم؟ چه آرزو و هدفی داریم؟
و پس از اون به این فکر کنیم که رسیدن به این خواسته ها چه بهایی داره و آیا حاضریم بهای اون رو پرداخت کنیم و اگه نه، پس توقع دست یابی به آرزوهامون رو نداشته باشیم.
انتشار ویدئوی تلخ پرت کردن کودک کار به داخل سطل زباله موجب یک رنج عمومی شد. همه عناصر هم برای به نهایت رسیدن این تلخی وجود داشت؛ مخصوصا آن نگاه حیرتانگیز کودک کار در ثانیههای پایانی فیلم. حالا با دستگیری دو فرد خاطی ماجرا به اوج رسیده و البته چند ساعت دیگر برای همیشه فراموش خواهد شد. وقتی موضوعی در این سطح خبری میشود و تا این اندازه موجب رنجش عموم مردم میشود، طبیعی است که باید با همان تناسب برای رسیدگی به آن اقدام کرد.
با تجدید بیزاری از کاری که آن دو نفر کردهاند و با تجدید احترام به خودمان که این قدر شهروندهای حساسی هستیم، باید بگویم گاهی بین ما و بین آن دو نفر فاصله زیادی نیست و حتی خیلی شبیه به هم هستیم. فرقمان فقط در اینجاست که از خطای آنها میشود فیلم گرفت و از بدشانسی فیلمشان هم منتشر شده اما خطای ما و اندیشه خطرناک ما قابل فیلمبرداری نیست. نمیشود از طرز فکرها و خواستههای عجیب و غریب ما کلیپ ساخت و در اینستاگرام پخش کرد؛ وگرنه آن که در کامنتش نسبت ناروا به این دو نفر و حتی بستگانشان میدهد با خود آنها یکی است.
آن دو نفر در حقیقت خود ما هستیم که هر روز یکی را با بیرحمی تمام به سطل زباله پرت میکنیم. وقتی رئیس هستیم و به کارمندمان توهین میکنیم، وقتی راننده تاکسی هستیم، آن مسافر چاق را سوار نمیکنیم، وقتی همسرمان را با زبانمان آزار میدهیم، وقتی فروشنده هستیم و بر اساس قیافه مشتریمان میگوییم شما نمیتوانی این لباس را بخری، وقتی رئیس بانک هستیم و درخواست متقاضی وام ازدواجی که ۹ ماه در نوبت بوده را باز هم با بیتفاوتی رد میکنیم، وقتی معلمی هستیم که بعد از پرسش بیربط دانشآموزی توی ذوقش میزنیم و . هر کدام از ما داریم یکی را که زورش از ما کمتر است، به سطل زباله میاندازیم. او هم با چشمهایی حیرتزده تنها به ما نگاه میکند و البته کسی نیست که از ما فیلم بگیرد.
ادامه مطلباخیرا خبری درباره یک دستور از سوی رئیس سازمان برنامه و بودجه در رسانهها منتشر شده که در فضای شبکههای اجتماعی جنجال به پا کرده است. دستور معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور در خصوص پیش نویس یکی از تبصرههای لایحه بودجه ۹۹ بوده است که بر اساس یکی از بندهای آن «تمامی فعالیتهای انتشاراتی و مطبوعاتی، فرهنگی و هنری دارای مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشمول ۵۰ درصد معافیت مالیاتی می باشند.» این تصمیم به منظور حمایت از هنرمندان، کمک به بهبود صنایع فرهنگی و تقویت مشاغل فرهنگی و هنری اتخاذ شده است.
سلبریتیها و بازیگران از جمله قشرهایی بودند که از در انتخاباتهای ریاستجمهوری خصوصا سال 96 حمایت کردند، به صورتی که در هر یک از کمپینهای انتخاباتی چندین و چند نفر از سلبریتیها حضور داشتند. بماند که بعد از اینکه ماجرای عوارض سفر خارجی مطرح شد موج پشیمانی از دولت نیز از سوی سلبریتیها آغاز شد و حالا بعد از سهمیهبندی بنزین نیز شاهد آن هستیم این برخی از این افراد حتی سخنان ناروایی را علیه کشور طی نامه و پُستهای خود در شبکههای اجتماعی منتشر کردند.
اینکه در زمانی که نامه سلبریتیها علیه حاکمیت منتشر میشود و در همان زمان دستور رئیس سازمان برنامه و بودجه منتشر میشود که هنرمندان از دادن مالیات معاف هستند، موضوع معناداری است.
حال و روز مردم خوب نیست. آنها با مشکلات ریز و درشت دست و پنجه نرم میکنند، گاهی کمر سختیها را به خاک میمالند و گاهی بازنده میدان هستند. واقعا وقتی حال جیب مردم خوب نباشد نمیشود امید داشت وضعیت زندگیشان خوب باشد. نمیشود امید داشت لبخند بزنند. نمیشود امید داشت بیدغدغه زندگی کنند. این درد جامعهای است که در آن پول حرف اول و آخر را میزند.
در همین جامعه اما پدیدههایی هستند که میتوانند حال مردم را خوب کنند. مثل چی؟ فوتبال. فوتبال پدیدهای است که میتواند در اوج ناراحتی، لبخند بر لبتان بیاورد و دراوج شادی، غمگینتان کند.
ایرانیها هم در روزگاری که به واسطه گرانی، تورم و بنزین 3000 هزار تومانی حال خندیدن ندارند، با فوتبال حال خوب پیدا میکنند. نمونهاش هواداران تیم آبی پایتخت. در همین پنجشنبهای که رفت حدود 60 هزار نفر برای دیدن بازی استقلال و پدیده به ورزشگاه رفتند. شاید برخی از آنها برای رفتن به خانه اقوام خود بهانه بنزین و نداشتن حوصله را بیاورند اما برای دیدن فوتبال حاضر هستند بنزین آزاد بزنند اما به ورزشگاه برسند.
آنها بعد از سالها از عملکرد تیم خود رضایت داشتند و از فوتبالی که استقلال ارائه میداد لذت میبردند. آمدن مردی از ایتالیا به آنها این قوت قلب را داده بود که میتوانند امسال بر قله لیگ ایران بایستند.
پرسپولیسیها هم در سه سال گذشته این حس را داشتند. حسی که برانکو به آنها تقدیم کرده بود. ایوانکویچ آنها را از زمین بلند کرده بود و به آسمان رسانده بود.
در این کشور اما هستند مدیرانی که به راحتی میتوانند این دلخوشیهای کوچک را هم از مردم بگیرند. میتوانند بگونهای شرایط را مدیریت کنند که مردم دیگر از فوتبال هم لذت نبرند و تیمهای مورد علاقهشان هم تبدیل به عذابهای زندگی آنها شوند.
ادامه مطلب
انتخابات خبرگان رهبری سال 94 یکی از مقاطع مهم ی و انتخاباتی بود که هاشمی رفسنجانی زیرکی و هوش ی خود را به نمایش گذاشت. بازی شطرنجگونه هاشمی در آن انتخابات اینگونه بود که وی علاوه بر دو لیست کردن انتخابات خبرگان در تهران با اضافه کردن هوشمندانه یک فهرست مشترک، عملا زمینه حذف علمای انقلابی همچون آیتالله یزدی و علامه مصباحیزدی را فراهم کرد. بعد از اعلام نتایج رسمی پنجمین دوره انتخابات خبرگان 94 بسیاری هوش ی و قدرت بازیگری و بازیگردانی هاشمی در یکی از مهمترین انتخابات خبرگان رهبری چهار دهه اخیر را ستودند. آنها معتقد بودن هاشمی رفسنجانی با هوش کمنظیرش، یکی از موفقترین تورزیهای چهل سال اخیر خود را به نمایش گذاشته است.
اما این روزها اوضاع کاملا برعکس در حال طی شدن است. هاشمیرفسنجانی چندی بعد از پیروزی در انتخابات و تنها چند ماه پس از آغاز به کار پنجمین مجلس خبرگان رهبری دچار یک مرگ ناگهانی و بهتآور برای حامیان یاش در جریان اصلاحات و اعتدال شد و اینک بعد از چند سال نیز آیتالله یزدی و علامه مصباح نیز با ثبتنام انتخابات در مجلس خبرگان رهبری از قم و مشهد محتملترین گزینههای ورود مجدد به مجلس خبرگان هستند. موضوعی که با تورزی هوشمندانه هاشمی رفسنجانی قرار نبود اینگونه رقم بخورد و او همه جوانب کار و بالاترین سطح هوشمندی یتورزی را رعایت کرده بود ولی ظاهرا تقدیر الهی به گونهای دیگر میخواهد رقم بخورد.
۲۰ اسفند ۱۳۹۴ رهبر معظم انقلاب اسلامی در آخرین دیدار رئیس و نمایندگان دوره چهارم مجلس خبرگان رهبری فرمودند: برخی بزرگان هم هستند که رأی آوردن و یا رأی نیاوردن، هیچ خللی در شخصیت آنها ایجاد نمی کند و آقایان یزدی و مصباح از جمله این افراد هستند که حضور آنان در خبرگان باعث افزایش وزانت این مجلس می شود و نبود آنها نیز برای مجلس خبرگان خسارت است.
اینک چند سال بعد از انتخابات 94 معلوم شده است که نه تنها هیچ خللی در شخصیت افرادی همانند آیتالله یزدی و علامه مصباح وارد نشده بلکه با ورود قریبالوقوع آنها نیز باید منتظر افزایش وزانت مجلس خبرگان رهبری بود.
محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات از چند روز پیش اعلام کرده بود روز پنجشنبه ۲۱ آذر برای مردم سورپرایز دارد. تا پیش از رسیدن زمان مورد نظر او، حدسهای مختلفی درباره این خبر زده شد و همه منتظر خبری غرور آفرین و یا مسرتبخش در حوزه فضای مجازی کشور بودند، تا اینکه وزیر ارتباطات اعلام کرد که خبر خوب وعده داده شده، راهاندازی سرویس پست پلاس (انتقال بستههای پستی با پهپاد) است.
اما چند نکته که باید در این باره گفته شود:
1. سالهاست که در تمام دنیا، استفاده از پهپاد مرسوم شده است. البته پهپادها در حوزههای گوناگون مانند کشاورزی، خدمات و . کاربرد دارند، اما این پهپادها در مقایسه با توانایی تولید و به کارگیری پهپادهای پیشرفته و فوق پیشرفته جنگی به دلیل پیچیدگیهای فنی و سیستمی آن که تعداد کمی از کشورهای دنیا از جمله کشورمان به آن رسیدهاند اصلاً عددی نیستند که بخواهیم آن را سورپرایز بنامیم و مردم را چند روز سرگرم کنیم و وقت شریف آنها را با توییت و نظرخواهی و لایک بازی و . بگیریم.
تبریک کریسمس و ولنتاین و مناسبتای غربی میشه با کلاسی!
تبریک عید غدیر و مبعث و نیمه شعبان شد عرب پرستی!
سفر مکه و کربلا و مشهد کسی بره، میگن چرا پولشو ندادی فقرا !
ولی از سفر تایلند و آنتالیای خودش که نمی گذره، بالاخره آدمیزاده تفریح هم لازم داره !
شاهین نجفی و شارلی فحاشی می کنند شد آزادی بیان !
مسلمونا از چیزی انتقاد مودبانه کنن، میشه دیکتاتوری دین !
گلشیفته فراهانی شد همه گفتن حجاب مسئله شخصیه!
الهام چرخنده چادری شد همون آدما گفتن ریا کار و متظاهره و نون خوره حکومته !
ادامه مطلب
میلاد پیامبری که بنا به بیان وحی در قرآن مجید از کودکی خدایش او را به درجه پیامبری رسانید و مژده دهنده به رسالت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) را به عموم مسلمین جهان و دیگر پیروان ادیان الهی و بخصوص به مسیحیان جهان تبریک عرض می نمایم.
از درگاه قادرمنان خواستارم آن عده که در جهان مدعی پیروی از پیامبران الهی می باشند و بر خلاف تعالیم آسمانی انبیای الهی دستشان به خون مظلومان و بی پناهان در اقصی نقاط جهان آلوده است، اگر قابل هدایتند هدایت، وگرنه از صفحه روزگار محو فرماید و جهان را از شر وجود جهانخواران و استعمارگران و استکبار جهانی نجات بخشد.
همچنین ازدرگاه قادر منان آرزومندیم اجازه حضور و ظهور حضرت امام مهدی (عج) را امضا تا حکومت واحد جهانی به رهبری و امامت آن موعود جهانی که خداوند وعده آن را داده است تشکیل گردد و جهان انسانی از نعمت عدالت بهرمند گردد.
میدانم اگر بخواهم که همین امروز عاشق شویم، درخواست بیگانهای کردم؛ دستمان را در جیبمان ببریم، اسکناسهای آخر هم در حال تمام شدن هستند. اسکناس هایی که چند سال است دارند تمام می شوند و تنها چیزی که همواره با ما بوده، دریغ بوده و بس. دریغ!
میدانم اگر بگویم همین حالا شماره کسی که دوستش داریم را بگیریم و مَرهمترین بیت دنیا را برایش بخوانیم، شعر غمانگیزی سرودهام. برای این کارها نیازمند فراغتیم.
نیازمند یک دست کت و شلوار باحالیم، یک جفت کفش مشکی براق و از اینها هم مهمتر پیراهن سفید. میدانم خیلیهایمان این چیزها را نداریم و اگر هم داریم، توی رگال ماندهاند ویلان. اگر درصد ناچیزی را کسر کنیم، هفتاد و خردهای میلیون جمعیت شبیه هم هستیم که حتی فرصت فکر کردن به عشق را نداریم. ما را چه به عاشقی. اما با دریغ چه کنیم؟ با دریغ چه خواهیم کرد.
حقیقتا ما مجبوریم منتظر بمانیم که یک صفر پولهایمان را بردارند یا وضعیت سوریه را خاتمه دهند، تولید ملی را قوت ببخشند و یک روز صبح همهیمان خبر خوشبختی را بخوانیم. چه صبح دوری است آن صبح و چه راز مرموزی است آن خبر. بهترین پیشنهاد میتواند این باشد که مخاطبان عزیز هنوز هم دست روی دست بگذارید. بهترین نوشته هم میتواند این باشد که بنویسم مسئولان عزیز شما به فکر ما نیستید. چرا؟ چون ما سالهاست عاشق نشدهایم. من حتی میدانم زمزمه میکنید «ای آقا،ترامپ رئیس جمهور شده است و مسئولان را چه به عاشق شدن ما»
ادامه مطلبدیدم ترامپ در پیامش بعد از ترور حاج قاسم سلیمانی نوشته بود: مردم ایران از او متنفر بودند
او شاید با خود دو فکر عمده در پس این ترور داشت: شعلهورتر شدن آشوبهای منطقهای و همچنین ایجاد فتنهای جدید در ایران مثل آبان ماه؛ اما تنفر مردم منطقه و ایران از این اقدام و اتحاد مجدد شیعیان عراق بعد از این ترور نشان داد تحلیل غلط و اطلاعات غلط ترامپ کاملا نتیجه برعکسی داشت.
اما باز هم اطلاعات ناقص آمریکا از ایران و محور مقاومت باعث شد تا پیام عجیبی را به ایران برساند که هماهنگونه انتقام بگیرید که ما عمل کردیم (وگرنه پالایشگاههای ایران را میزنیم - به گفته یک سناتور آمریکایی)»
این پیام دو پیام دارد یکی پنهان و دیگری آشکار. پیام آشکار این است که ترامپ ترجیح میدهد در این قمار یک ژنرال یا یک وزیرش مورد انتقام محور مقاومت قرار بگیرند اما درگیری گسترده نشود که از ترس این موضوع، تهدید هم میکند (البته تجربه سرنگونی پهپادشان را بد نیست مرور کند)
پیام پنهان این نامه این است که ترامپ که در حالت غیرطبیعی تصمیمی را گرفت تا شاید بدین وسیله بتواند رای بیاورد حالا نگران این است که اگر تلفات سربازان آمریکایی زیاد شود قطعا در آمریکا و مردم کشورش نیز مورد بازخواست قرار میگیرد که با این حماقت سربازان آمریکایی را روانه تابوت خواهد کرد.
البته در این دو روز هم مردم آمریکا با پیامهای متعددی خطاب به مردم ایران و سپاه پاسداران نوشته بودند ما دست ترامپ گروگانیم اگر میخواهید انتقام بگیرید جوری عمل نکنید که ما داغدار عزیزانمان شویم یا یک کاربر که مختصات جغرافیایی کاخ سفید را در نقشه مشخص کرده بود و نوشته بود : ایران عزیز اگر میخواهید انتقام بگیرید مرکز فتنه این ساختمان است.
به نظر میآید ترامپ به هیچ یک از اهداف این ترور کور نرسید و آن کسی که بودنش و حیاتش باعث ایجاد امنیت منطقه و وحشت دشمنان میشد، شهادتش نیز ترس غیر قابل وصفی در دشمنان ایجاد کرده و باعث وحدت در منطقهای شد که آمریکا با هزینه فراوان در پی آشوب در آن بود.
بزرگترین تحلیل اشتباه ترامپ در این ترور هم این بود که فکر میکرد نیروی قدس سپاه و محور مقاومت شخص محور است همان اشتباهی که منافقین در ترور بهشتی و رجاییها مرتکب شدند و اسرائیلیها در ترور عماد مغنیهها.
غم نبود قاسم سلیمانی سنگین است اما هدف را فراموش نمیکنیم. هدف ما نابودی رژیم صهیونیستی است و هیچ اتفاقی و هیچ تروری نمیتواند امنیت این رژیم جعلی را تامین کند.
امروز سلیمانی نیست اما میلیونها سلیمانی در محور مقاومت حاضرند تا در این راه پیش قدم شوند. ای کاش ترامپ میدانست و ای کاش کسی برای اون ترجمه میکرد که در فرهنگ اسلامی ما شهادت را تبریک میگوییم نه تسلیت! که اگر همین را بفهمد میداند که از امروز او را نه یک بار بلکه روزی صد بار زجرکُش خواهیم کرد!
تا به حال شنیدهاید که برخی اعدامیها از انتظار دیوانه کننده مرگ خود کشی میکنند!؟ حالا ترامپ بماند با انتظار انتقام ما.
سردار سلیمانی در عصر حاضر برایم الگوی عینی وفاداری و فرمانبرداری و ادب به مانند حضرت قمربنیهاشم(ع) است. در زمانهای که عهد وپیمانها یکی یکی با زرق و برق دنیا گسستند و جایش راحتی و پشت کردن به ارزشها، رواج پیدا کرد، حرفهای گزاف و شعار بیعمل خریداران فراوانی یافت، حرمتشکنی با هر بیانی و از هرمقامی عادت گشت، نگاهم را به کسی دوختم که میتوانست بعد از تمام آن سالهای دفاع از سرزمینم، با بهترین امکانات و بدون کوچکترین دغدغهای با توجیه "وظیفهمان را قبلا انجام دادیم"، خود را از صحنه پربلای این روزگار کنار بکشد.
اما ماند و چه ماندن زیبایی را یادم داد، به جای شعار و فریاد و جنجال و. ایستاد و از تمامیت سرزمینم، فرسنگها دورتر از خاکم دفاع کرد، به آنچه که به او سپردند عمل کرد، آنهم به حد اکمل. با همه قدرتش، متواضع و فروتن بود. یقین میدانم مریدانی که از محضرش تعلیم گرفتند هر کدام قهرمانانی شدند و هستند که جان شیرین را خالصانه برای حفظ سرزمین پیشاپیش هدیه کردهاند و نتیجه آن هم شهادت است که کادویی اختصاصی از طرف پروردگار برای بندگان خاص خود هست.
بزرگی و ادب و وفاداری حضرت ماه بنیهاشم(ع) در هر دورهای مریدانی را برای بشریت تربیت میکند که هرچند در میان موجی از ظلم و ستمها و دلفریبیهای دنیایی باشند، لکن به تاسی از آن مرد بزرگ، قهرمانانی بیبدیل برای عصر و دوران خود میگردند. در این عصر و زمان، نه تنها مردم سرزمینم ایران، بلکه مردم دنیا، به این بزرگ مردان قهرمان میبالند و در نبودنشان میگریند.
امروز مدعیان ادب و آزادی گستاخانه حرمت پیامبر رئوف و رحیم ما را میشکنند اگرچه ما را در دفاع از حریم مقدس و مبارک آن حضرت همدل و همصدا کردهاند. آنها نمیدانند که ترنم صدای قلب ما فقط با محبت اهل بیت هماهنگ است. الهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم.
سردار قهرمان میهنم، شهادت گوارای وجودت
ماجراهای دولت با رژیم استعماری انگلیس وارد مراحل مضحکی شده است؛ مراحلی که البته برای دلسوزان و مطلعان از ابتدا قابل تصور بود اما عدهای سادهلوح و یا خائن همیشه تلاش میکردند به اصطلاح بگویند «انشاءالله گربه است»!
حتی اگر تمامی خباثتهای گذشته انگلیسی طی 100 سال اخیر را نادیده بگیریم، اما آنچه که آنها به دلیل اطمینان خاطری که از باند بنفش به دست آورده بودند و طی 6شش سال اخیر مرتکب شدند، لیست شود، از اقدامات دشمنانه آنها و انفعال عجیب دستگاه دیپلماسی ظریف پردهبرداری خواهد شد. از برجام و سایر دخالتهای انگلیس در امور داخلی ایران و اتحاد کامل آن با آمریکا در تحریم همهجانبه ایران که بگذریم، در تازهترین خباثت، سفیر آنها با سابقه نظامی و امنیتی، سه روز پس از حادثه تلخ و البته به شدت مشکوک سقوط هواپیمای مسافری اوکراین و دستوری که از اتاق فرمان غرب صادر شد، به سرعت تعدادی سلبریتینما را به سفارتخانهاش دعوت کرده و در ادامه، همراه با آنان و براساس فراخوانی که چند ساعت قبل در شبکههای اجتماعی (بازوی عملیاتی دشمن در کشورمان) اعلام شده بود، خود را مقابل دانشگاه امیرکبیر تهران میرساند و تلاش میکند لیدری پنهان تجمع چند عنصر خودفروخته و فریب خورده را به دست گرفته و دستور پاره کرده تصویر قهرمان ملی ایرانیان (سردار شهید قاسم سلیمانی) و سر دادن شعارهای تند و بی ارتباط به ماجرای هواپیمای مسافری را صادر کند!
او به سرعت شناسایی و بازداشت شد و البته طی همین مدت کوتاه بازداشت، دو بار شلوارش خیس میشود تا اوج شجاعت روباهصفتان آشکار گردد اما بلافاصله با وساطت مالهکش بزرگ برجام، مجوز آزادی میگیرد!
در ادامه، دستگاه دیپلماسی منفعل بنفش او را احضار و حضورش در تجمع غیرقانونی و دخالت در امور داخلی کشورمان را شدیدا(!) محکوم میکند! همزمان، وزارت خارجه انگلیس نیز با طلبکاری عجیب، سفیر ایران در لندن را فرا خوانده و او را شدیدا(!) محکوم میکند! و البته وزیر انگلیس نیز با گستاخی کامل ناشی از بیعملی دستگاه دیپلماسی ، رسما اعلام میکند کشورش تا چند روز دیگر از اتحادیه اروپا خارج خواهد شد و به ائتلاف کامل با آمریکا در تحریم همه جانبه ایران خواهد پیوست!
ادامه مطلبایران، بامداد امروز در «عینالاسد» با آمریکا چه کرد؟ آمریکاییها برای حفظ آبرو ادعا میکنند تلفاتی به آنها وارد نشده. بسیار خوب! چرا همین حالا گزارشگران بی.بی.سی و سی.ان.ان و فاکس نیوز را داخل این پایگاه نظامی نمیبرند تا فضای گل و بلبل آن را به نمایش بگذارند؟
بالاخره انبوه جنازهها بیرون میآید و معلوم میشود تعداد تلفات 80 نفر است یا بیشتر. (دهها بالگردی که از صبح از این پایگاه بلند شدهاند، بار گوجه و خیار که با خود نمیبرند!) اما اتفاق مهمتر این است که عملیاتیترین و جنگیترین پایگاه نظامی آمریکا، بدون هیچ سپر دفاعی بازدارندهای شخم خورده است.
چند سال قبل وقتی موشکهای ایران رونمایی شد، آمریکاییها و انگلیسیها و صهیونیستها گفتند فتوشاپ است؛ اما ایران دیشب نشان داد هم موشکهای نقطهزنی دارد که هیچ سپر موشکی جلودار آن نیست؛ و هم اراده قاطع و آمیخته به خشمی که موشکها را به قلب به امنترین پایگاه های آمریکا بکوبد
این اراده انقلابی است که هم موشکهای فوق مدرن ساخت و هم بر گوش دشمن گستاخ نواخت. دولت وحشتزده آمریکا طی روزهای گذشته چه قدر واسطه فرستاد تا شاید دست و دل ایران بلرزد و از انتقام منصرف شود.
آمریکا دیشب فقط، چیزی را نوبر کرد که طعم گزنده آن را نچشیده بود. این اما، نه همه توانمندی ایران است که هنوز در شهرهای موشکی خود را نگشوده، و نه همه انتقامی که باید از آمریکا گرفته شود. ایران فقط سیلی اول را زده، اما همین دست گرمی، رسانه ها و تمداران و فرماندهان آمریکایی را به شدت به هم ریخته است. آنها میدانند که ظرف 20 سال گذشته با وجود هفت تریلیون دلار هزینه، نتوانستهاند هیچ جنگی را در افغانستان و عراق و سوریه و لبنان و فلسطین به سرانجام برسانند و حال آنکه طرف آن جنگها، به مراتب ضعیفتر و کم امکاناتتر از ایران بودهاند.
حماقت اخیر تیم ترامپ موجب شد خط قرمز حیثیتی و بازدارنده آمریکا در 75 ساله پس از جنگ جهانی دوم شکسته شود و اگر ریسک بیشتری بکنند، حتما برای دولت او که با وعده کاستن از هزینههای نظامی در خاورمیانه پیروز شد، پیامد غیرقابلجبرانتری به همراه خواهد داشت. ایران با چند سال تاخیر، اقدام به تلافی خباثتها کرد. آمریکاییها سالهاست که جنگ را با پوششهای مختلف آغاز کردهاند و ما نجابت نشان دادهایم. از جنایتهای دوره بوش و اوباما که بگذریم، اردیبهشت سال گذشته وقتی ترامپ توافق را زیر پا گذاشت و به تحریم و جنگ اقتصادی همت گماشت و کار را به تروریستی خواندن سپاه و ممانعت از فروش نفت ایران رساند، ما باید به وعده «امنیت فروش نفت برای همه، و ناامنی آن هم برای همه» عمل میکردیم.
اگر به منطق ضربه در برابر ضربه همت میکردیم و فریب بازی تعامل و مذاکره (با وجود کارشکنی و فشار) را نمیخوردیم، و اگر برخی یون ما در قول و فعل وانمود نمی کردند «دوره موشک سپری شده و عصر مذاکره است»، دشمن جرات نمیکرد جنایت تروریستی اخیر را مرتکب شود. آنها با تصور اینکه دولت ما واکنشِ در خور نشان نمیدهد، بسیاری از جنایتها و کارشکنیهای تعبیه شده در نقشه جنگی خود را مرتکب شدند و پیش آمدند تا به ترور قهرمان ملی ما رسیدند.
پیغام سیلی موشکی دیشب این است که دوران خویشتنداری و مماشات به سر آمده و آتشفشان خشم انقلابی ایران در حال فوران است. این تنها زبانی است که آمریکا میفهمد.
ملت ها همواره در بایگانی خاطرات خود روزهایی را به یادگار دارند که تداعی گر لحظات تلخ و شیرین برای آنهاست.
این لحظات که به منزله تندیسی از علقه و عقده ها، یک واقعه است در برخی موارد به عنوان یک رویداد ملی ثبت می شوند و درگذر ایام، زاد روز این وقایع یادآور آن لحظات تلخ و شیرین خواهد شد. در این گذر، اما ثبت این وقایع نشان از واقعیتی مهم نیز دارد و آن تبیین اندیشه یک ملت نسبت به یک شخص، واقعه و یا اندیشه است.
۲۶ دی ماه نیز در شمار همین وقایع قرار می گیرد، چرا که تندیسی است از ظهور یک عزم ملی برای تحقق یک دغدغه ملی.آنگاه که دیکتاتور ایران پله های هواپیما را یک به یک می پیمود تا به خیال خود عازم دیاری شود که وی از سال ها قبل رخت آن سامان را بر تن پوشانیده و دل در گرو ساکنان و صاحب منصبان آن بسته بود، اوج نفرت از حضور و نهایت لذت از خروج او در هرگام از قدم هایش هویدا بود و البته خوشتر از آن، به ثمر نشستن اراده ای ملی بود که این مهم را سبب شد.
ادامه مطلب
بعد از خبر تلخ سقوط هواپیمای اوکراینی و حواشی همراه آن، موج انصراف برخی مجریان از تلویزیون و کنارهگیری سینماگران از جشنواره فجر داغ شد. جالبتر آنجا بود که بعضی از بازیگران و کارگردانان با آنکه حتی فیلمی هم در جشنواره نداشتند خبر انصراف خود را از این جشنواره سینمایی منتشر کردند. اما درباره نوع رفتار این به اصطلاح هنرمندان نکاتی قابل ذکر است که در ادامه خواهید خواند:
1. با اندک جستجویی در فضای مجازی متوجه خواهیم شد که این موج خبری توسط افرادی راهاندازی شده که مردم سالهاست این قشر خاص را تحت عنوان سلبریتی میشناسند. جماعتی که شهرت و ثروت محور اصلی زندگی آنهاست. پس با این تفسیر اتفاق خاصی رخ نداده و همان سلبریتیها بار دیگر خبرآفرینی کردند نه هنرمندان کشور که جمعیت آنها چندصد برابر این اقلیت مشهور است. حرکت جدید در این میان، کنارهگیری برخی مجریان صداوسیما بود که شاید بتوانند از این میان شهرت بیشتری برای خود دست و پا کنند.
2. این سلبریتیها که گمان میکردند از رهگذر سقوط هواپیما بهانهای برای خدشه به اعتبار نظام پیدا کردهاند، بدون فوت وقت کار خود را شروع کرده و حتی منتظر شنیدن توضیحات بیشتر نشدند. امروز که از آن حادثه تلخ بیش از چند روز میگذرد، آن موج فروکش کرده و حتی بدخواهان هم نتوانستند با کار خیابانی این موضوع را به دلیلی برای افتراق بین مردم تبدیل کنند و بار دیگر روسیاهی برای سلبریتیها باقی ماند.
3. بهانهگیری سلبریتیها برای سقوط هواپیما در حالی بود که این جماعت پرسروصدا کمتر واکنشی به ترور حاج قاسم سلیمانی ابراز کردند. شهیدی که ملت ایران بخشی مهمی از امنتیش را مدیون تلاشهای او و یارانش است. تاسف بار تر آنکه برخی از آنها حتی برای تحرکات میدانی به نام دلسوزی برای جانباختگان هواپیما بنزینی هم بر آتش ریختند.
4. دور از انتظار نیست که این سلبریتیها که حرف از کنارهگیری به میان آورده اند، چندی بعد و بدون سروصدا سر کارهایشان حاضر شوند؛ موضوعی که اتفاقا تجربه رخداد آن در گذشته وجود دارد. جالب آنجاست که افرادی نظیر محسن تنابنده و احمد مهرانفر در حرکتی نو گفتند که بعد از بازی در پایتخت شش انصراف خواهند داد!
5. نکتهای که باید یادآوری شود آن است که این جماعت به ظاهر دلسوز همانهایی هستند که مانند امیر جعفری، مردم ایران رعیت و تنپرور خواندند یا مثل حمید فرخنژاد، خم ابروی پسرش را از نبودن هشتاد میلیون نفر جمعیت ایران مهمتر دانسته بود. از همه واضحتر پاسپورت آمریکایی باران کوثری بود که اوج فریبکاری سلبریتیها را نشان داد که این افراد اساسا نمیتوانند برای مردم ایران دلسوز باشند.
شهاب حسینی از حرکت جو زده کیمیایی انتقاد کرد، از کشورش دفاع کرد و خودش را سیبل تخریبها قرار داد. خیلی جرأت میخواهد بین فضایی آلوده و کثیف یکی مثل حسینی از اعتقاد و کشورش دفاع کند، اگر دیدین اونایی که تا چند روز پس حسینی را کنار فرهادی میذاشتن و براش کف میزدن امروز تخریبش میکنند، تعجب نکنید!!
هنر این هست که تو آلودهترین فضای موجود در کشور (فضای حاکم بر سینما و موسیقی ایران) بتونی اعتقادات رو حفظ کنی و از بایکوت و هجمه بقیه نترسی!
شهاب حسینی ثابت کرد تو بدترین شرایط هم میتونی هم رنگ جماعت نشی و به اعتقاداتی که داری پایبند بمونی
*بسم رب الشهدا و الصدیقین*
خواندنش کمتر از 5 دقیقه وقت میبره ولی به اندازه صدها سال عزت و کرامت دارد برای ایران اسلامی و باعث میشود تو (پسر شاه) و وطن فروشانی مثل خودت و مجیزگویانی مثل شاهین لجنی (نجفی) بدونیند که هیچ جایگاهی در ایران عزیز که با خون هزاران شهید به ثمر نشسته ندارید. لعنت خدا بر دیکتاتور آری از مهر!!!
و اما بعد .
به پدرت لعنت میفرستیم، چون آثار خیانت و وطن فروشی او هنوز از یادمان نرفته است. راستی یادت هست پدرت شاه شد، غربیها از ما حق توحش میگرفتند؟؟!! اما حالا آمریکاییها برای برقراری امنیت در منطقه غرب آسیا از سیدعلی اجازه میگیرند.
زمانی که تو با پدر وطن فروشت از ایران فرار میکردید، به ما میگفتند عرضه ساخت آفتابه را هم ندارید، ولی حالا فرزندان سیدعلی؛ پیشرفتهترین پهباد جهان را خودشان تولید میکنند، پهبادهایی که غیر از آمریکا هیچ کشوری قادر به ساخت آن نیست.
ادامه مطلبزر و زور و تزویر و تطمیع و تلبیس حق و باطل و فتنه و شبهه و سفسطه و تملیق و تمجید و . هم از جمله تدابیری بود که بنا به ظرفیت روحی و عقلی و اعتقادی انسانها به کار میبرد تا بین انتخاب حق و باطل همواره دچار تردید شوند و راه را از چاه باز نشناسند. انسانها هرچقدر که از لحاظ روحی و اعتقادی ظرفیت بالاتری داشتند، امتحانها و انتخابهای سخت تری هم در مقابلشان قرار میگرفت و تاریخ همواره شاهد این مصاف بوده است.
داستان زندگی پیامبران چون آدم تا نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و ایوب و یوسف و یعقوب علی نبینا و آله و علیهم السلام نمونهها و مصادیق همین ابتلاآت الهی هستند. پس از رحلت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم که خاتم پیامبران بودند، در دوره امامان معصوم نیز این بزنگاههای تاریخی مشاهده میشد.
ماجرای سقیفه، ماجرای کوچه و درب سوخته، ماجرای تیرباران تابوت و صحرای کربلا از جمله امتحاناتی بود که چون غربالی، مسلمانان و مومنان واقعی را از منفعت طلبان و بی بصیرتان و نان به نرخ روز خورها و البته ساکتین و منفعلان جدا کرد! سالها بود که حکومت اسلامی تشکیل نشده بود و جو خفقان در بلاد اسلامی حکمفرما بود و مسلمانان محکوم به تقیه بودند.
امام خمینی که آمد، دوباره اسلام بر سر زبانها افتاد، زمزمه حکومت اسلامی تشکیل شد، مردم و علما بیدار شدند، مبارزه کردند، خودشان خواستند که کشورشان را از زیر دست استعمار و استکبار رها کنند و دینشان را فریاد کنند و قانونشان و مسئولینشان را اسلامی انتخاب کنند. خداوند هم به هر قدمشان برکت داد و کمک کرد تا پیروز شدند.
جمهوری اسلامی ما که ان شاءالله مقدمه حکومت اسلامی در آینده است، نعمتی است که خداوند در اختیار ما قرار داده است چون خودمان خواستیم. در این راستا هر چند سال هم انتخاباتی داریم و امتحاناتی . افرادی خود را در معرض انتخاب میگذارند و ما هم حق اختیار و انتخاب داریم تا بهترینهایشان را به نمایندگی از خود برای کارهای کشوری بزرگتر، همچون وضع و اصلاح قوانین، رای اعتماد به رئیس جمهور و وزیران، شرح و تفسیر قوانین عادی، بررسی لوایح ارائه شده از سوی دولت، حق تحقیق و تفحص در امور کشوری، تصویب عهدنامهها و قراردادهای بینالمللی و . انتخاب کنیم.
متاسفانه خیلی از همین کاندیداها با وعدههای مختلفی که اصلا در راستای وظایفشان نیست مردم را گول میزنند و قول تبدیل شهرستان به مرکز استان، تاسیس کارخانه، استخدام های شغلی، احداث راه و جاده و . میدهند و مردم هم متاسفانه بعضا برای رای خود به جای تحقیق از برنامهها و اولویتهای کاری شخص کاندیدا، هم قوم بودن، همسایه بودن، دوست بودن، چهره زیبا و یا اسامی خاص و . را ملاک قرار میدهند!
نتیجه انتخابهای غلط ما در سالهای گذشته، باعث شد که تدبیر و امید، کلید دروغینی نشانمان دهد و با عوام فریبی ما را سالها منتظر برجام نگهدارد که شاید اقتصادمان را زیر و رو کند.
نتیجه عدم تحقیقات ما در انتخابات گذشته باعث شد شورای شهری بیاید که به جای عمران شهری، تنها به فکر تعویض نام خیابان به اسم فلان بازیگر و فلان شخصیت باشد.
نتیجه انتخاب نادرست ما در گذشته باعث شد برجام در ۲۰ دقیقه تصویب شود و سلفی حقارت آبرویمان را ببرد.
کاش این بار حواسمان را جمع کنیم و درست انتخاب کنیم. به هر اشکی اعتماد نکنیم؛ به هر سوگندی اطمینان نکنیم؛ حتی به نظر سنجیها هم توجه نکنیم؛ کاش لیستهای چندگانه و برنتابیدن وحدت بین مثلا خوبان کشورمان، ما را دچار چندگانگی نکند. کاش بفهمیم آنها که وحدت را نمیفهمند و به فکر منفعت خودشان هستند و میخواهند خود را به زور در هر لیستی جای دهند ، قطعا از این پل هم رد بشوند به درد مملکت نمیخورند!
ادامه مطلبیادتونه دم محرم هی میگفتین پول هیئتارو خرج فقرا کنین؟ یادتونه میگفتین پول نذری ها رو بجاش برای بچه فقیرا مرغ و گوشت بخرین؟
حال نوبت تو هموطنی هست که خون غلیظ آریایی تو رگهات هست! تو هموطن کوروش دوستی که دم محرم این حرفارو میزدی، حالا تو چرا پول عروسکا و کافی شاپا و شکلاتاتو خرج فقرا نمیکنی!؟
تو چرا نمیری جای عروسک، گوشت و مرغ بخری بدی دم خونه فقرا؟
تو دختر خانوم، تو چرا پول کادوت رو نمیری یه دست لباس بخری برای بچه فقیر ها؟
یا چرا اصلا پول کافی شاپ ها و رستورانایی که میخوااین برین رو غذا نمیخربد و نمیدید به فقرا؟
دیدین؟ هیچ کدومتون عرضه همچین کاری ندارین. یعنی دلشو ندارین که از کسی که میدونین دو روز دیگه ولتون میکنه بگذرین. اون وقت توقع دارین ما از امام حسینمون بگذریم؟ از هیئتامون بگذریم؟ از کسی بگذریم که آبرو و اعتبارمون رو مدیونشیم؟ نه . این خبرا نیست.
حالا بفهمید که هرچیزی جایگاه خودش رو داره. کمک کردن به فقرا جای خودش، هیئت امام حسین جای خودش.
لبیک یا علی (ع)
لبیک یا زهرا (س)
لبیک یا حسین (ع)
http://www.dana.ir/News/697711.html
ادامه مطلبمن نبودم و تو بودی،
بود شدم و تو تمام بودنت را به پایم ریختی،
حالا سالهاست که با بودنت زندگی می کنم،
هر روز، هر لحظه، هر آن و دم به دم هستی،
ببخش که گاهی آنقدر هستی که نمی بینمت،
ببخش تمام نادانی ها و نفهمی ها و کج فهمی هایم را،
اعتراض ها و درشتیهایم را، و هر آنچه را که آزارت داد.
دستانت را می بوسم و پیشانیت را،
که چراغ راه زندگیم بودی و هستی و خواهی بود،
خاک پایت هستم تا هست و نیست هست،
به حرمت شرافتت می ایستم و تعظیم می کنم.
روزهای رفته سال را ورق میزنم،
خاطراتی که زنده نمیشوند،
چه روزها که دلم میخواست تا ابد تمام نشوند و چه روزها که هر ثانیهاش یک سال زمان میبرد،
چه فکرها که آرامم کرد و چه فکرها که روحم را ذرهذره فرسود،
چه لبخندها که بیاختیار بر لبانم نقش بست و چه اشکها که بی اراده از چشمانم سرازیر شد،
چه آدمها که دلم را گرم کردند و چه آدمها که دلم را شکستند،
چه چیزها که فکرش را هم نمیکردم و شد؛ و چه چیزها که فکرم را پر کرد و نشد،
چه آدمها که شناختم و چه آدمها که فهمیدم هیچگاه نمیشناختمشان،
و چه. و سهم یک سال دیگر هم یادش بخیر میشود.
برخی انسانها در زندگیمان رهگذرند، چون زمان چیز عجیبی است
میدود
جلو میرود
و دوست داشتنیترین آدمهای زندگیت را یا کهنه میکند و یا عوض؛
بعضیها یا تغییر میکنند یا حقیقت درونشان مشخص میشود،
زمان دیر یا زود به تو ثابت خواهد کرد که کدامشان ماندنی هستند و کدامشان رفتنی،
دعا میکنم زمان بگذرد و دنیا پر شود از آدمهای واقعی، آدمهایی که نه زمان عوضشان میکند و نه زمین
کاش ارمغان روزهایی که گذشت، آرامشی باشد از جنس خدا
آرامشی که هیچگاه تمام نشود.
اگر این دنیا غریبه است، تو آشنا بمان
تو پایه خوبی هایت بمان.
درباره این سایت